نميشود
امتحان براي كسي پيش نيايد. براي همه پيش ميآيد. جوان باشد يا پير؛ زن باشد يا
مرد؛ روحاني باشد يا غيرروحاني؛ امتحان برايش جلو ميآيد.
(بِسْمِ اللهِ الرَّحْمنِ
الرَّحيمِ المَ ـ اَحَسِبَ النّاسُ اَنْ يُتْرَكُوا اَنْ يَقُولوُا امَنّا وَ هُمْ
لا يُفْتَنُونَ ـ وَ لَقَد فَتَنَّا الَّذينَ مِنْ قَبْلِهِمْ فَلَيَعْلَمَنَّ
اللهُ الَّذينَ صَدَقُوا وَ ليَعْلَمَنَّ الْكاذِبينَ)[1]
آيا
اينها را واميگذاريم اينكه ظاهراً ايمان آوردند؟ نه اينكه حتماً امتحان ميشوند.
حتماً مشكلاتي برايشان جلو ميآيد. اگر قسم اول و دوم ايمان باشد مردود ميشوند.
فقط و فقط ايمان عاطفي است كه ميتواند گاهي نمره ی بيست بياورد.
ايمان
تقليدي از كجا پيدا ميشود؟ معلوم است پدر و مادر شيعه بودند؛ اين هم در خانه ی
شيعه بزرگ شده. به اين ميگويند ايمان تقليدي. ايمان استدلالي از كجا پيدا ميشود.
معلوم است از مطالعه ی كتاب و سروكار داشتن با منبر و محراب. مخصوصاً جوانها به
شما زياد سفارش ميكنم كه مطالعه زياد داشته باشيد؛ و بالاخره بايد اصول دين، با
برهان، در ذهن شما، در مغز شما، در فكر شما، باشد. لذا ايمان استدلالي و ايمان
عقلي از راه مطالعه ی كتابهاي كلامي، از پرسيدن، از راه نشستن با عالم، پيدا ميشود.
پي نوشت
ها: